< متّی 13 >
و در همان روز، عیسی از خانه بیرون آمده، به کناره دریا نشست | ۱ 1 |
當那一天,耶穌從房子裏出來,坐在海邊。
و گروهی بسیار بر وی جمع آمدند، بقسمی که او به کشتی سوار شده، قرار گرفت و تمامی آن گروه بر ساحل ایستادند؛ | ۲ 2 |
有許多人到他那裏聚集,他只得上船坐下,眾人都站在岸上。
و معانی بسیار به مثلها برای ایشان گفت: «وقتی برزگری بجهت پاشیدن تخم بیرون شد. | ۳ 3 |
他用比喻對他們講許多道理,說:「有一個撒種的出去撒種;
و چون تخم میپاشید، قدری در راه افتاد ومرغان آمده، آن را خوردند. | ۴ 4 |
撒的時候,有落在路旁的,飛鳥來吃盡了;
و بعضی برسنگلاخ جایی که خاک زیاد نداشت افتاده، بزودی سبز شد، چونکه زمین عمق نداشت، | ۵ 5 |
有落在土淺石頭地上的,土既不深,發苗最快,
وچون آفتاب برآمد بسوخت و چون ریشه نداشت خشکید. | ۶ 6 |
日頭出來一曬,因為沒有根,就枯乾了;
و بعضی در میان خارها ریخته شد وخارها نمو کرده، آن را خفه نمود. | ۷ 7 |
有落在荊棘裏的,荊棘長起來,把它擠住了;
و برخی درزمین نیکو کاشته شده، بار آورد، بعضی صد وبعضی شصت و بعضی سی. | ۸ 8 |
又有落在好土裏的,就結實,有一百倍的,有六十倍的,有三十倍的。
هرکه گوش شنوادارد بشنود.» | ۹ 9 |
有耳可聽的,就應當聽!」
آنگاه شاگردانش آمده، به وی گفتند: «ازچه جهت با اینها به مثلها سخن میرانی؟» | ۱۰ 10 |
門徒進前來,問耶穌說:「對眾人講話,為甚麼用比喻呢?」
درجواب ایشان گفت: «دانستن اسرار ملکوت آسمان به شما عطا شده است، لیکن بدیشان عطانشده، | ۱۱ 11 |
耶穌回答說:「因為天國的奧祕只叫你們知道,不叫他們知道。
زیرا هرکه دارد بدو داده شود و افزونی یابد. اما کسیکه ندارد آنچه دارد هم از او گرفته خواهد شد. | ۱۲ 12 |
凡有的,還要加給他,叫他有餘;凡沒有的,連他所有的,也要奪去。
از این جهت با اینها به مثلها سخن می گویم که نگرانند و نمی بینند و شنوا هستند ونمی شنوند و نمی فهمند. | ۱۳ 13 |
所以我用比喻對他們講,是因他們看也看不見,聽也聽不見,也不明白。
و در حق ایشان نبوت اشعیا تمام میشود که میگوید: “به سمع خواهید شنید و نخواهید فهمید و نظر کرده، خواهید نگریست و نخواهید دید. | ۱۴ 14 |
在他們身上,正應了以賽亞的預言,說: 你們聽是要聽見,卻不明白; 看是要看見,卻不曉得;
زیرا قلب این قوم سنگین شده و به گوشها به سنگینی شنیدهاند و چشمان خود را بر هم نهادهاند، مبادابه چشمها ببینند و به گوشها بشنوند و به دلهابفهمند و بازگشت کنند و من ایشان را شفا دهم.” | ۱۵ 15 |
因為這百姓油蒙了心, 耳朵發沉, 眼睛閉着, 恐怕眼睛看見, 耳朵聽見, 心裏明白,回轉過來, 我就醫治他們。
لیکن خوشابهحال چشمان شما زیرا که میبینند و گوشهای شما زیرا که میشنوند | ۱۶ 16 |
「但你們的眼睛是有福的,因為看見了;你們的耳朵也是有福的,因為聽見了。
زیرا هرآینه به شما میگویم بسا انبیا وعادلان خواستند که آنچه شما میبینید، ببینندو ندیدند و آنچه میشنوید، بشنوند ونشنیدند. | ۱۷ 17 |
我實在告訴你們,從前有許多先知和義人要看你們所看的,卻沒有看見,要聽你們所聽的,卻沒有聽見。」
پس شما مثل برزگر را بشنوید. | ۱۸ 18 |
「所以,你們當聽這撒種的比喻。
کسیکه کلمه ملکوت را شنیده، آن را نفهمید، شریرمی آید و آنچه در دل او کاشته شده است میرباید، همان است آنکه در راه کاشته شده است. | ۱۹ 19 |
凡聽見天國道理不明白的,那惡者就來,把所撒在他心裏的奪了去;這就是撒在路旁的了。
و آنکه بر سنگلاخ ریخته شده، اوست که کلام را شنیده، فی الفور به خشنودی قبول میکند، | ۲۰ 20 |
撒在石頭地上的,就是人聽了道,當下歡喜領受,
و لکن ریشهای در خود ندارد، بلکه فانی است و هرگاه سختی یا صدمهای بهسبب کلام بر او وارد آید، در ساعت لغزش میخورد. | ۲۱ 21 |
只因心裏沒有根,不過是暫時的,及至為道遭了患難,或是受了逼迫,立刻就跌倒了。
و آنکه در میان خارها ریخته شد، آن است که کلام را بشنود واندیشه این جهان و غرور دولت، کلام را خفه کند و بیثمر گردد. (aiōn ) | ۲۲ 22 |
撒在荊棘裏的,就是人聽了道,後來有世上的思慮、錢財的迷惑把道擠住了,不能結實。 (aiōn )
و آنکه درزمین نیکو کاشته شد، آن است که کلام را شنیده، آن را میفهمد و بارآور شده، بعضی صد و بعضی شصت و بعضی سی ثمر میآورد.» | ۲۳ 23 |
撒在好地上的,就是人聽道明白了,後來結實,有一百倍的,有六十倍的,有三十倍的。」
و مثلی دیگر بجهت ایشان آورده، گفت: «ملکوت آسمان مردی را ماند که تخم نیکو درزمین خود کاشت: | ۲۴ 24 |
耶穌又設個比喻對他們說:「天國好像人撒好種在田裏,
و چون مردم در خواب بودند دشمنش آمده، در میان گندم، کرکاس ریخته، برفت. | ۲۵ 25 |
及至人睡覺的時候,有仇敵來,將稗子撒在麥子裏就走了。
و وقتی که گندم رویید و خوشه برآورد، کرکاس نیز ظاهر شد. | ۲۶ 26 |
到長苗吐穗的時候,稗子也顯出來。
پس نوکران صاحبخانه آمده، به وی عرض کردند: “ای آقامگر تخم نیکو در زمین خویش نکاشتهای؟ پس ازکجا کرکاس بهم رسانید؟” | ۲۷ 27 |
田主的僕人來告訴他說:『主啊,你不是撒好種在田裏嗎?從哪裏來的稗子呢?』
ایشان را فرمود: “این کار دشمن است.” عرض کردند: “آیامی خواهی برویم آنها را جمع کنیم؟” | ۲۸ 28 |
主人說:『這是仇敵做的。』僕人說:『你要我們去薅出來嗎?』
فرمود: “نی، مبادا وقت جمع کردن کرکاس، گندم را باآنها برکنید. | ۲۹ 29 |
主人說:『不必,恐怕薅稗子,連麥子也拔出來。
بگذارید که هر دو تا وقت حصاد باهم نمو کنند و در موسم حصاد، دروگران راخواهم گفت که اول کرکاسها را جمع کرده، آنهارا برای سوختن بافهها ببندید اما گندم را در انبارمن ذخیره کنید.”» مثل دانه خردل | ۳۰ 30 |
容這兩樣一齊長,等着收割。當收割的時候,我要對收割的人說,先將稗子薅出來,捆成捆,留着燒;惟有麥子要收在倉裏。』」
بار دیگر مثلی برای ایشان زده، گفت: «ملکوت آسمان مثل دانه خردلی است که شخصی گرفته، در مزرعه خویش کاشت. | ۳۱ 31 |
他又設個比喻對他們說:「天國好像一粒芥菜種,有人拿去種在田裏。
وهرچند از سایر دانهها کوچکتر است، ولی چون نمو کند بزرگترین بقول است و درختی میشودچنانکه مرغان هوا آمده در شاخه هایش آشیانه می گیرند.» | ۳۲ 32 |
這原是百種裏最小的,等到長起來,卻比各樣的菜都大,且成了樹,天上的飛鳥來宿在它的枝上。」
و مثلی دیگر برای ایشان گفت که ملکوت آسمان خمیرمایهای را ماند که زنی آن را گرفته، در سه کیل خمیر پنهان کرد تا تمام، مخمر گشت. | ۳۳ 33 |
他又對他們講個比喻說:「天國好像麵酵,有婦人拿來,藏在三斗麵裏,直等全團都發起來。」
همه این معانی را عیسی با آن گروه به مثلهاگفت و بدون مثل بدیشان هیچ نگفت، | ۳۴ 34 |
這都是耶穌用比喻對眾人說的話;若不用比喻,就不對他們說甚麼。
تا تمام گردد کلامی که به زبان نبی گفته شد: «دهان خودرا به مثلها باز میکنم و به چیزهای مخفی شده ازبنای عالم تنطق خواهم کرد.» | ۳۵ 35 |
這是要應驗先知的話,說: 我要開口用比喻, 把創世以來所隱藏的事發明出來。
آنگاه عیسی آن گروه را مرخص کرده، داخل خانه گشت و شاگردانش نزد وی آمده، گفتند: «مثل کرکاس مزرعه را بجهت ما شرح فرما.» | ۳۶ 36 |
當下,耶穌離開眾人,進了房子。他的門徒進前來,說:「請把田間稗子的比喻講給我們聽。」
در جواب ایشان گفت: «آنکه بذر نیکومی کارد پسر انسان است، | ۳۷ 37 |
他回答說:「那撒好種的就是人子;
و مزرعه، این جهان است و تخم نیکو ابنای ملکوت و کرکاسها، پسران شریرند. | ۳۸ 38 |
田地就是世界;好種就是天國之子;稗子就是那惡者之子;
و دشمنی که آنها را کاشت، ابلیس است و موسم حصاد، عاقبت این عالم ودروندگان، فرشتگانند. (aiōn ) | ۳۹ 39 |
撒稗子的仇敵就是魔鬼;收割的時候就是世界的末了;收割的人就是天使。 (aiōn )
پس همچنانکه کرکاسها را جمع کرده، در آتش میسوزانند، همانطور در عاقبت این عالم خواهد شد، (aiōn ) | ۴۰ 40 |
將稗子薅出來用火焚燒,世界的末了也要如此。 (aiōn )
که پسر انسان ملائکه خود را فرستاده، همه لغزش دهندگان و بدکاران را جمع خواهند کرد، | ۴۱ 41 |
人子要差遣使者,把一切叫人跌倒的和作惡的,從他國裏挑出來,
و ایشان را به تنور آتش خواهند انداخت، جایی که گریه و فشار دندان بود. | ۴۲ 42 |
丟在火爐裏;在那裏必要哀哭切齒了。
آنگاه عادلان در ملکوت پدر خود مثل آفتاب، درخشان خواهند شد. هرکه گوش شنوا دارد بشنود. | ۴۳ 43 |
那時,義人在他們父的國裏,要發出光來,像太陽一樣。有耳可聽的,就應當聽!」
«و ملکوت آسمان گنجی را ماند، مخفی شده در زمین که شخصی آن را یافته، پنهان نمودو از خوشی آن رفته، آنچه داشت فروخت و آن زمین را خرید. | ۴۴ 44 |
「天國好像寶貝藏在地裏,人遇見了就把它藏起來,歡歡喜喜地去變賣一切所有的,買這塊地。
«باز ملکوت آسمان تاجری را ماند که جویای مرواریدهای خوب باشد، | ۴۵ 45 |
天國又好像買賣人尋找好珠子,
و چون یک مروارید گرانبها یافت، رفت و مایملک خود رافروخته، آن را خرید. | ۴۶ 46 |
遇見一顆重價的珠子,就去變賣他一切所有的,買了這顆珠子。
«ایض ملکوت آسمان مثل دامی است که به دریا افکنده شود و از هر جنسی به آن درآید، | ۴۷ 47 |
天國又好像網撒在海裏,聚攏各樣水族,
وچون پر شود، به کنارهاش کشند و نشسته، خوبهارا در ظروف جمع کنند و بدها را دور اندازند. | ۴۸ 48 |
網既滿了,人就拉上岸來,坐下,揀好的收在器具裏,將不好的丟棄了。
بدینطور در آخر این عالم خواهد شد. فرشتگان بیرون آمده، طالحین را از میان صالحین جدا کرده، (aiōn ) | ۴۹ 49 |
世界的末了也要這樣。天使要出來,從義人中把惡人分別出來, (aiōn )
ایشان را در تنور آتش خواهندانداخت، جایی که گریه و فشار دندان میباشد.» | ۵۰ 50 |
丟在火爐裏;在那裏必要哀哭切齒了。」
عیسی ایشان را گفت: «آیا همه این امور رافهمیدهاید؟» گفتندش: «بلی خداوندا.» | ۵۱ 51 |
耶穌說:「這一切的話你們都明白了嗎?」他們說:「我們明白了。」
به ایشان گفت: «بنابراین، هر کاتبی که در ملکوت آسمان تعلیم یافته است، مثل صاحبخانهای است که از خزانه خویش چیزهای نو و کهنه بیرون میآورد.» | ۵۲ 52 |
他說:「凡文士受教作天國的門徒,就像一個家主從他庫裏拿出新舊的東西來。」
و چون عیسی این مثلها را به اتمام رسانید، از آن موضع روانه شد. | ۵۳ 53 |
耶穌說完了這些比喻,就離開那裏,
و چون به وطن خویش آمد، ایشان را در کنیسه ایشان تعلیم داد، بقسمی که متعجب شده، گفتند: «از کجا این شخص چنین حکمت و معجزات را بهم رسانید؟ | ۵۴ 54 |
來到自己的家鄉,在會堂裏教訓人,甚至他們都希奇,說:「這人從哪裏有這等智慧和異能呢?
آیا این پسر نجار نمی باشد؟ و آیا مادرش مریم نامی نیست؟ و برادرانش یعقوب و یوسف و شمعون ویهودا؟ | ۵۵ 55 |
這不是木匠的兒子嗎?他母親不是叫馬利亞嗎?他弟兄們不是叫雅各、約西 、 西門、猶大嗎?
و همه خواهرانش نزد ما نمی باشند؟ پس این همه را از کجا بهم رسانید؟» | ۵۶ 56 |
他妹妹們不是都在我們這裏嗎?這人從哪裏有這一切的事呢?」
و درباره او لغزش خوردند. لیکن عیسی بدیشان گفت: «نبی بیحرمت نباشد مگر در وطن و خانه خویش.» | ۵۷ 57 |
他們就厭棄他。耶穌對他們說:「大凡先知,除了本地本家之外,沒有不被人尊敬的。」
و بهسبب بیایمانیایشان معجزه بسیار در آنجا ظاهر نساخت. | ۵۸ 58 |
耶穌因為他們不信,就在那裏不多行異能了。