«و این است قانون قربانی جرم؛ این اقدس اقداس است. | ۱ 1 |
«قوانین قربانی جبران که قربانی بسیار مقدّسی است، از این قرار میباشد: |
در جایی که قربانی سوختنی را ذبح کنند، قربانی جرم را نیز ذبح بکنند، و خونش را به اطراف مذبح بپاشند. | ۲ 2 |
حیوان قربانی باید در مکانی که قربانی سوختنی را سر میبرند، ذبح شود و خونش بر چهار طرف مذبح پاشیده شود. |
و ازآن همه پیهاش را بگذراند، دنبه و پیه که احشا رامی پوشاند. | ۳ 3 |
کاهن تمام چربی آن را تقدیم کند، یعنی دنبه و چربی داخل شکم، |
و دو گرده و پیهی که بر آنهاست که بر دو تهیگاه است، و سفیدی را که بر جگر است، با گردهها جدا کند. | ۴ 4 |
دو قلوه و چربی روی آنها در قسمت تهیگاه، و نیز سفیدی روی جگر. اینها باید همراه قلوهها جدا شوند. |
و کاهن آنها را برای هدیه آتشین بجهت خداوند بسوزاند. این قربانی جرم است. | ۵ 5 |
سپس، کاهن آنها را به عنوان قربانی جبران بر آتش مذبح برای خداوند بسوزاند. |
و هر ذکوری از کاهنان آن را بخورد، درمکان مقدس خورده شود. این قدس اقداس است. | ۶ 6 |
پسران کاهنان میتوانند از این گوشت بخورند. این گوشت باید در جای مقدّسی خورده شود. این قربانی، بسیار مقدّس است. |
«قربانی جرم مانند قربانی گناه است. آنها رایک قانون است. کاهنی که به آن کفاره کند از آن اوخواهد بود. | ۷ 7 |
«قانونی که باید در مورد قربانی گناه و قربانی جبران رعایت شود این است: گوشت قربانی به کاهنی تعلق خواهد داشت که مراسم کفاره را اجرا میکند. |
و کاهنی که قربانی سوختنی کسی را گذراند، آن کاهن پوست قربانی سوختنی را که گذرانید برای خود نگه دارد. | ۸ 8 |
(در ضمن پوست قربانی سوختنی نیز به آن کاهن تعلق دارد.) |
و هر هدیه آردی که در تنور پخته شود و هرچه بر تابه یا ساج ساخته شود از آن کاهن که آن راگذرانید خواهد بود. | ۹ 9 |
هر هدیهٔ آردی که در تنور یا در تابه یا روی ساج پخته میشود به کاهنی تعلق خواهد گرفت که آن را به خداوند تقدیم میکند. |
و هر هدیه آردی، خواه به روغن سرشته شده، خواه خشک، از آن همه پسران هارون بیتفاوت یکدیگر خواهدبود. | ۱۰ 10 |
تمام هدایای آردی دیگر، خواه مخلوط با روغن زیتون و خواه خشک، به طور مساوی به پسران هارون تعلق دارد. |
«و این است قانون ذبیحه سلامتی که کسی نزد خداوند بگذراند. | ۱۱ 11 |
«قوانین قربانی سلامتی که به خداوند تقدیم میشود از این قرار است: |
اگر آن را برای تشکربگذراند پس با ذبیحه تشکر، قرصهای فطیرسرشته شده به روغن، و نازکهای فطیر مالیده شده به روغن، و از آرد نرم آمیخته شده، قرصهای سرشته شده به روغن را بگذراند. | ۱۲ 12 |
اگر قربانی به منظور شکرگزاری باشد، همراه آن باید این نانهای بدون خمیرمایه نیز تقدیم شوند قرصهای نان که با روغن زیتون مخلوط شده باشند، نانهای نازک که روغن مالی شده باشند، نانهایی که از مخلوط آرد مرغوب و روغن زیتون تهیه شده باشند. |
با قرصهای نان خمیر مایه دار قربانی خود را همراه ذبیحه تشکر سلامتی خود بگذراند. | ۱۳ 13 |
همچنین همراه قربانی باید قرصهای نان خمیرمایهدار نیز تقدیم شوند. |
و از آن از هرقربانی یکی را برای هدیه افراشتنی نزد خداوندبگذراند، و از آن آن کاهن که خون ذبیحه سلامتی را میپاشد خواهد بود. | ۱۴ 14 |
از هر نوع نان باید یک قسمت به عنوان هدیهٔ مخصوص به خداوند تقدیم شود تا به کاهنی تعلق گیرد که خون حیوان قربانی را روی مذبح میپاشد. |
و گوشت ذبیحه تشکرسلامتی او در روز قربانی وی خورده شود، چیزی از آن را تا صبح نگذارد. | ۱۵ 15 |
گوشت حیوان قربانی سلامتی باید در روزی که به عنوان هدیۀ شکرگزاری تقدیم میگردد، خورده شود و چیزی از آن برای روز بعد باقی نماند. |
و اگر ذبیحه قربانی او نذری یا تبرعی باشد، در روزی که ذبیحه خود را میگذراند خورده شود، و باقی آن در فردای آن روز خورده شود. | ۱۶ 16 |
«اگر قربانی، داوطلبانه یا نذری باشد، گوشت قربانی در روزی که آن را تقدیم میکنند، باید خورده شود. اگر از گوشت قربانی چیزی باقی بماند میتوان آن را روز بعد نیز خورد. |
و باقی گوشت ذبیحه در روز سوم به آتش سوخته شود. | ۱۷ 17 |
ولی هر چه تا روز سوم باقی بماند، باید کاملاً سوزانده شود. |
و اگرچیزی از گوشت ذبیحه سلامتی او در روز سوم خورده شود مقبول نخواهد شد و برای کسیکه آن را گذرانید محسوب نخواهد شد، نجس خواهد بود. و کسیکه آن را بخورد گناه خود رامتحمل خواهد شد. | ۱۸ 18 |
اگر در روز سوم چیزی از گوشت قربانی خورده شود، خداوند آن قربانی را قبول نخواهد کرد و به حساب نخواهد آورد زیرا آن گوشت نجس شده است. کسی هم که آن را بخورد مجرم میباشد. |
و گوشتی که به هر چیزنجس برخورد، خورده نشود، به آتش سوخته شود، و هرکه طاهر باشد از آن گوشت بخورد. | ۱۹ 19 |
«گوشتی را که به چیزی نجس خورده است نباید خورد، بلکه باید آن را سوزاند. گوشت قربانی را فقط کسانی میتوانند بخورند که طاهر هستند. |
لیکن کسیکه از گوشت ذبیحه سلامتی که برای خداوند است بخورد و نجاست او بر اوباشد، آن کس از قوم خود منقطع خواهد شد. | ۲۰ 20 |
هر که طاهر نباشد و گوشت قربانی سلامتی را که از آنِ خداوند است، بخورد باید از میان قوم منقطع شود. |
وکسیکه هر چیز نجس را خواه نجاست آدمی، خواه بهیمه نجس، خواه هر چیز مکروه نجس رالمس کند، و از گوشت ذبیحه سلامتی که برای خداوند است بخورد، آن کس از قوم خود منقطع خواهد شد.» | ۲۱ 21 |
اگر کسی به چیزی نجس دست بزند، خواه نجاست انسان باشد، خواه حیوان نجس و یا هر چیز نجس دیگر، و بعد از گوشت قربانی سلامتی که از آنِ خداوند است، بخورد، باید از میان قوم خدا منقطع شود.» |
و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت: | ۲۲ 22 |
خداوند به موسی فرمود: |
«بنیاسرائیل را خطاب کرده، بگو: هیچ پیه گاوو گوسفند و بز را مخورید. | ۲۳ 23 |
«این دستورها را به بنیاسرائیل بده. هرگز چربی گاو و گوسفند و بز را نخورید. |
اما پیه مردار و پیه حیوان دریده شده برای هر کار استعمال میشود، لیکن هرگز خورده نشود. | ۲۴ 24 |
چربی حیوانی که مرده یا توسط جانوری دریده شده باشد هرگز خورده نشود بلکه از آن برای کارهای دیگر استفاده شود. |
زیرا هرکه پیه جانوری که از آن هدیه آتشین برای خداوندمی گذرانند بخورد، آن کس که خورد، از قوم خودمنقطع شود. | ۲۵ 25 |
هر کس چربی حیوانی را که بر آتش به خداوند تقدیم میشود بخورد باید از میان قوم منقطع شود. |
و هیچ خون را خواه از مرغ خواه از بهایم در همه مسکنهای خود مخورید. | ۲۶ 26 |
هر جا که ساکن باشید، هرگز خون نخورید، نه خون پرنده و نه خون چارپا. |
هرکسیکه از هر قسم خون بخورد، آن کس از قوم خود منقطع خواهد شد.» | ۲۷ 27 |
هر کس، در هر جا، خون بخورد، باید از میان قوم خدا منقطع شود.» |
و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت: | ۲۸ 28 |
سپس خداوند به موسی فرمود: |
«بنیاسرائیل را خطاب کرده، بگو: هرکه ذبیحه سلامتی خود را برای خداوند بگذراند، قربانی خود را از ذبیحه سلامتی خود نزد خداوندبیاورد. | ۲۹ 29 |
«این دستورها را به بنیاسرائیل بده: هر کس بخواهد قربانی سلامتی به خداوند تقدیم کند باید قسمتی از آن قربانی را به عنوان هدیه نزد خداوند بیاورد. |
بهدستهای خود هدایای آتشین خداوند را بیاورد، پیه را با سینه بیاورد تا سینه بجهت هدیه جنبانیدنی به حضور خداوندجنبانیده شود. | ۳۰ 30 |
او باید به دست خود آن را همچون هدیۀ مخصوص به خداوند تقدیم کند. چربی حیوان را با سینه تقدیم کند و سینهٔ قربانی را به عنوان هدیهٔ مخصوص، در حضور خداوند تکان دهد. |
و کاهن پیه را بر مذبح بسوزاند، و سینه از آن هارون و پسرانش خواهد بود. | ۳۱ 31 |
کاهن چربی را بر مذبح بسوزاند، ولی سینهٔ قربانی متعلق به هارون و پسرانش باشد. |
وران راست را برای هدیه افراشتنی از ذبایح سلامتی خود به کاهن بدهید. | ۳۲ 32 |
ران راست قربانی، به عنوان هدیهٔ مخصوص، به کاهنی داده شود که خون و چربی قربانی را تقدیم میکند؛ |
آن کس از پسران هارون که خون ذبیحه سلامتی وپیه را گذرانید، ران راست حصه وی خواهد بود. | ۳۳ 33 |
زیرا سینه جنبانیدنی و ران افراشتنی را از بنیاسرائیل از ذبایح سلامتی ایشان گرفتم، و آنها را به هارون کاهن و پسرانش به فریضه ابدی از جانب بنیاسرائیل دادم.» | ۳۴ 34 |
زیرا خداوند سینه و ران قربانی سلامتی را از قوم اسرائیل گرفته و آنها را به عنوان هدیهٔ مخصوص به کاهنان داده است و همیشه به ایشان تعلق خواهند داشت. |
این است حصه مسح هارون و حصه مسح پسرانش از هدایای آتشین خداوند، در روزی که ایشان را نزدیک آورد تابرای خداوند کهانت کنند. | ۳۵ 35 |
(این قسمت از هدایایی که بر آتش به خداوند تقدیم میشود در روز انتصاب هارون و پسرانش به خدمت خداوند، به ایشان داده شد. |
که خداوند امرفرمود که به ایشان داده شود، در روزی که ایشان را از میان بنیاسرائیل مسح کرد، این فریضه ابدی در نسلهای ایشان است. | ۳۶ 36 |
در روزی که ایشان مسح شدند، خداوند دستور داد که قوم اسرائیل این قسمت را به ایشان بدهند. این، قانونی برای تمام نسلهای ایشان میباشد.)» |
این است قانون قربانی سوختنی و هدیه آردی و قربانی گناه و قربانی جرم و قربانی تقدیس و ذبیحه سلامتی، | ۳۷ 37 |
اینها قوانینی بود در مورد قربانی سوختنی، هدیهٔ آردی، قربانی گناه، قربانی جبران، قربانی انتصاب و قربانی سلامتی |
که خداوند به موسی در کوه سینا امر فرموده بود، درروزی که بنیاسرائیل را مامور فرمود تاقربانی های خود را نزد خداوند بگذرانند درصحرای سینا. | ۳۸ 38 |
که خداوند در بیابان، در کوه سینا به موسی داد تا قوم اسرائیل بدانند چگونه قربانیهای خود را به خداوند تقدیم کنند. |