ایّوب 26
| پس ایوب در جواب گفت: | ۱ 1 |
A Hiob tak odpowiedział:
| «شخص بی‌قوت را چگونه اعانت کردی؟ و بازوی ناتوان را چگونه نجات دادی؟ | ۲ 2 |
Jakże uratowałeś tego, który nie ma mocy? Jakże wybawiłeś ramię, które nie ma siły?
| شخص بی‌حکمت را چه نصیحت نمودی؟ وحقیقت امر را به فراوانی اعلام کردی! | ۳ 3 |
Jakże doradziłeś temu, który nie ma mądrości? Jakże dokładnie nauczyłeś tej sprawy?
| برای که سخنان را بیان کردی؟ و نفخه کیست که از توصادر شد؟ | ۴ 4 |
Komu powiedziałeś te słowa? Czyj to duch wyszedł od ciebie?
| ارواح مردگان می‌لرزند، زیر آبها وساکنان آنها. | ۵ 5 |
Rzeczy martwe rodzą się pod wodami oraz ich mieszkańcy.
| هاویه به حضور او عریان است، وابدون را ستری نیست. (Sheol h7585) | ۶ 6 |
Piekło jest odkryte przed nim i zatracenie nie ma przykrycia. (Sheol h7585)
| شمال را بر جو پهن می‌کند، و زمین را بر نیستی آویزان می‌سازد. | ۷ 7 |
Rozciągnął północ nad pustym miejscem [i] ziemię zawiesił na niczym.
| آبها را در ابرهای خود می‌بندد، پس ابر، زیرآنها چاک نمی شود. | ۸ 8 |
Zawiązuje wody w swoich obłokach, a obłok nie pęka pod nimi.
| روی تخت خود رامحجوب می‌سازد و ابرهای خویش را پیش آن می‌گستراند. | ۹ 9 |
Zatrzymuje widok swego tronu, rozciąga nad nim swój obłok.
| به اطراف سطح آبها حد می‌گذاردتا کران روشنایی و تاریکی. | ۱۰ 10 |
Wodom nakreślił granice, aż nastąpi koniec światłości i ciemności.
| ستونهای آسمان متزلزل می‌شود و از عتاب او حیران می‌ماند. | ۱۱ 11 |
Filary niebios trzęsą się i zdumiewają się jego gromem.
| به قوت خود دریا را به تلاطم می‌آورد، و به فهم خویش رهب را خرد می‌کند. | ۱۲ 12 |
Swoją mocą dzieli morze, a swoją roztropnością uśmierza jego nawałnicę.
| به روح اوآسمانها زینت داده شد، و دست او مار تیز رو راسفت. | ۱۳ 13 |
Swoim duchem przyozdobił niebiosa, a jego ręka stworzyła pokrzywionego węża.
| اینک اینها حواشی طریق های او است. و چه آواز آهسته‌ای درباره او می‌شنویم، لکن رعد جبروت او را کیست که بفهمد؟» | ۱۴ 14 |
Oto tylko cząstka jego dróg, ale jakże mało o nim słyszymy! A kto pojmie grzmot jego wielkiej potęgi?
