پس ایوب در جواب گفت: | ۱ 1 |
آنگاه ایوب پاسخ داد: |
«بشنوید، کلام مرا بشنوید. و این، تسلی شماباشد. | ۲ 2 |
به من گوش دهید! تنها تسلیای که میتوانید به من بدهید این است که بگذارید حرفم را بزنم. پس از آن اگر خواستید، باز هم مرا مسخره کنید. |
با من تحمل نمایید تا بگویم، و بعد ازگفتنم استهزا نمایید. | ۳ 3 |
و اما من، آیا شکایتم نزدانسان است؟ پس چرا بیصبر نباشم؟ | ۴ 4 |
من از خدا شکایت دارم، نه از انسان. بیتابی من به همین دلیل است. |
به من توجه کنید و تعجب نمایید، و دست به دهان بگذارید. | ۵ 5 |
به من نگاه کنید و از تعجب دست روی دهان بگذارید و سکوت نمایید. |
هرگاه به یاد میآورم، حیران میشوم. و لرزه جسد مرا میگیرد. | ۶ 6 |
وقتی این را به یاد میآورم، از ترس به لرزه میافتم. |
چرا شریران زنده میمانند، پیر میشوند و در توانایی قوی میگردند؟ | ۷ 7 |
چرا بدکاران تا سن پیری و کهولت زنده میمانند و کامیاب میشوند؟ |
ذریت ایشان به حضور ایشان، با ایشان استوار میشوند و اولاد ایشان در نظرایشان. | ۸ 8 |
فرزندان و نوههایشان بزرگ میشوند و دورشان را میگیرند. |
خانه های ایشان، از ترس ایمن میباشد وعصای خدا بر ایشان نمی آید. | ۹ 9 |
خانههای آنها از هر خطری در امان است و خدا ایشان را مجازات نمیکند. |
گاو نر ایشان جماع میکند و خطا نمی کند و گاو ایشان میزایدو سقط نمی نماید. | ۱۰ 10 |
گلههای آنها زاد و ولد میکنند و زیاد میشوند. |
بچه های خود را مثل گله بیرون میفرستند و اطفال ایشان رقص میکنند. | ۱۱ 11 |
فرزندانشان از خوشحالی مانند گوسفندان جست و خیز میکنند و میرقصند |
با دف وعود میسرایند، و با صدای نای شادی مینمایند. | ۱۲ 12 |
و با نوای دف و بربط آواز میخوانند و با صدای نی به شادی میپردازند. |
روزهای خود را در سعادتمندی صرف میکنند، و به لحظهای به هاویه فرودمی روند. (Sheol h7585) | ۱۳ 13 |
آنها روزهای خود را در سعادتمندی به سر میبرند و راحت میمیرند، (Sheol h7585) |
و به خدا میگویند: از ما دور شو زیراکه معرفت طریق تو را نمی خواهیم. | ۱۴ 14 |
در حالی که هرگز طالب خدا نبودهاند و نخواستهاند راههای خدا را بشناسند. |
قادرمطلق کیست که او را عبادت نماییم، و ما را چه فایده که از او استدعا نماییم. | ۱۵ 15 |
شریران میگویند: «قادر مطلق کیست که او را عبادت نماییم؟ چه فایده اگر دست دعا به سویش دراز کنیم؟» |
اینک سعادتمندی ایشان در دست ایشان نیست. کاش که مشورت شریران از من دور باشد. | ۱۶ 16 |
گناهکاران به هر کاری دست بزنند موفق میشوند! ولی من نمیخواهم با آنها سروکار داشته باشم. |
«بسا چراغ شریران خاموش میشود وذلت ایشان به ایشان میرسد، و خدا در غضب خود دردها را نصیب ایشان میکند. | ۱۷ 17 |
تا به حال چند بار اتفاق افتاده که چراغ بدکاران خاموش شود و آنها به بدبختی دچار گردند؟ و یا چند بار اتفاق افتاده که خدا آنها را مجازات کند، |
مثل سفال پیش روی باد میشوند و مثل کاه که گردبادپراکنده میکند. | ۱۸ 18 |
و ایشان را مثل کاه در برابر باد و مانند خاک در برابر طوفان پراکنده سازد؟ |
خدا گناهش را برای فرزندانش ذخیره میکند، و او را مکافات میرساند و خواهد دانست. | ۱۹ 19 |
ولی شما میگویید: «خدا فرزندان مرد شرور را مجازات میکند!» اما من میگویم که خدا باید خود شرور را مجازات کند! بگذار مزهٔ مجازات را خودش بچشد! |
چشمانش هلاکت او را خواهد دید، و از خشم قادر مطلق خواهدنوشید. | ۲۰ 20 |
بله، بگذار مرد شرور خودش به سزای اعمالش برسد و پیالهٔ خشم خدای قادر مطلق را سر بکشد. |
زیرا که بعد از او در خانهاش او را چه شادی خواهد بود، چون عدد ماههایش منقطع شود؟ | ۲۱ 21 |
وقتی انسان میمیرد دیگر چه احساسی میتواند دربارهٔ خانوادهاش داشته باشد؟ |
آیا خدا را علم توان آموخت؟ چونکه اوبر اعلی علیین داوری میکند. | ۲۲ 22 |
کیست که بتواند به خدا چیزی بیاموزد؟ حتی خردمندان را او داوری میکند. |
یکی در عین قوت خود میمیرد، در حالی که بالکل در امنیت وسلامتی است. | ۲۳ 23 |
او از یک سو اشخاص قوی و سالم، مرفه و ثروتمند را هلاک میکند |
قدحهای او پر از شیر است، ومغز استخوانش تر و تازه است. | ۲۴ 24 |
و دیگری درتلخی جان میمیرد و از نیکویی هیچ لذت نمی برد. | ۲۵ 25 |
و از سوی دیگر کسانی را که در شدت فقر و تنگدستی به سر میبرند و در زندگی هرگز طعم خوشی را نچشیدهاند از بین میبرد. |
اینها باهم در خاک میخوابند و کرمها ایشان را میپوشانند. | ۲۶ 26 |
هر دو دسته در خاک دفن میشوند و کرمها بدن آنها را میخورند. |
اینک افکار شما رامی دانم و تدبیراتی که ناحق بر من میاندیشید. | ۲۷ 27 |
از افکارتان و نقشههایی که برای آزار من میکشید آگاه هستم. |
زیرا میگویید کجاست خانه امیر، و خیمه های مسکن شریران؟ | ۲۸ 28 |
میخواهید بگویید: «اشخاص ثروتمند و شرور برای گناهانشان دچار بلا و بدبختی شدهاند.» |
آیا از راه گذریان نپرسیدید؟ ودلایل ایشان را انکار نمی توانید نمود، | ۲۹ 29 |
ولی من میگویم: «از هر فرد دنیا دیدهای که بپرسید خواهد گفت |
که شریران برای روز ذلت نگاه داشته میشوند و درروز غضب، بیرون برده میگردند. | ۳۰ 30 |
که آدم بدکار معمولاً در روز بلا و مصیبت در امان است و جان به در میبرد. هیچکس مرد شرور را رو در رو متهم نمیکند و کسی وی را به سزای اعمالش نمیرساند. حتی بعد از مرگش او را با احترام به خاک میسپارند و بر سر قبرش نگهبان قرار میدهند؛ |
کیست که راهش را پیش رویش بیان کند، و جزای آنچه راکه کرده است به او برساند؟ | ۳۱ 31 |
که آخر او را به قبرخواهند برد، و بر مزار او نگاهبانی خواهند کرد. | ۳۲ 32 |
کلوخهای وادی برایش شیرین میشود وجمیع آدمیان در عقب او خواهند رفت، چنانکه قبل از او بیشماره رفتهاند. | ۳۳ 33 |
بسیاری در مراسم تدفین او شرکت میکنند و با خاک نرم او را میپوشانند.» |
پس چگونه مراتسلی باطل میدهید که در جوابهای شما محض خیانت میماند!» | ۳۴ 34 |
شما چگونه میتوانید با این یاوهگوییها و دروغها مرا دلداری دهید؟ |