اینک خداوند زمین را خالی و ویران می کند، و آن را واژگون ساخته، ساکنانش را پراکنده میسازد. | ۱ 1 |
הנה יהוה בוקק הארץ ובולקה ועוה פניה והפיץ ישביה |
و مثل قوم، مثل کاهن و مثل بنده، مثل آقایش و مثل کنیز، مثل خاتونش و مثل مشتری، مثل فروشنده و مثل قرض دهنده، مثل قرض گیرنده و مثل سودخوار، مثل سود دهنده خواهد بود. | ۲ 2 |
והיה כעם ככהן כעבד כאדניו כשפחה כגברתה כקונה כמוכר כמלוה כלוה כנשה כאשר נשא בו |
و زمین بالکل خالی و بالکل غارت خواهد شد زیرا خداوند این سخن را گفته است. | ۳ 3 |
הבוק תבוק הארץ והבוז תבז כי יהוה דבר את הדבר הזה |
زمین ماتم میکند و پژمرده میشود. ربع مسکون کاهیده و پژمرده میگردد، شریفان اهل زمین کاهیده میشوند. | ۴ 4 |
אבלה נבלה הארץ אמללה נבלה תבל אמללו מרום עם הארץ |
زمین زیرساکنانش ملوث میشود زیرا که از شرایع تجاوزنموده و فرایض را تبدیل کرده و عهد جاودانی راشکستهاند. | ۵ 5 |
והארץ חנפה תחת ישביה כי עברו תורת חלפו חק הפרו ברית עולם |
بنابراین لعنت، جهان را فانی کرده است و ساکنانش سزا یافتهاند لهذا ساکنان زمین سوخته شدهاند و مردمان، بسیار کم باقیماندهاند. | ۶ 6 |
על כן אלה אכלה ארץ ויאשמו ישבי בה על כן חרו ישבי ארץ ונשאר אנוש מזער |
شیره انگور ماتم میگیرد و مو کاهیده میگردد وتمامی شاددلان آه میکشند. | ۷ 7 |
אבל תירוש אמללה גפן נאנחו כל שמחי לב |
شادمانی دفها تلف شده، آواز عشرت کنندگان باطل و شادمانی بربطها ساکت خواهد شد. | ۸ 8 |
שבת משוש תפים חדל שאון עליזים שבת משוש כנור |
شراب را با سرودهانخواهند آشامید و مسکرات برای نوشندگانش تلخ خواهد شد. | ۹ 9 |
בשיר לא ישתו יין ימר שכר לשתיו |
قریه خرابه منهدم میشود وهر خانه بسته میگردد که کسی داخل آن نتواندشد. | ۱۰ 10 |
נשברה קרית תהו סגר כל בית מבוא |
غوغایی برای شراب در کوچهها است. هرگونه شادمانی تاریک گردیده و سرور زمین رفع شده است. | ۱۱ 11 |
צוחה על היין בחוצות ערבה כל שמחה גלה משוש הארץ |
ویرانی در شهر باقی است ودروازه هایش به هلاکت خرد شده است. | ۱۲ 12 |
נשאר בעיר שמה ושאיה יכת שער |
زیرا که در وسط زمین در میان قوم هایش چنین خواهدشد مثل تکانیدن زیتون و مانند خوشه هایی که بعد از چیدن انگور باقی میماند. | ۱۳ 13 |
כי כה יהיה בקרב הארץ בתוך העמים כנקף זית כעוללת אם כלה בציר |
اینان آواز خود را بلند کرده، ترنم خواهندنمود و درباره کبریایی خداوند از دریا صداخواهند زد. | ۱۴ 14 |
המה ישאו קולם ירנו בגאון יהוה צהלו מים |
از این جهت خداوند را در بلادمشرق و نام یهوه خدای اسرائیل را درجزیره های دریا تمجید نمایید. | ۱۵ 15 |
על כן בארים כבדו יהוה באיי הים שם יהוה אלהי ישראל |
از کرانهای زمین سرودها را شنیدیم که عادلان را جلال باد. اما گفتم: وا حسرتا، وا حسرتا، وای بر من! خیانت کاران خیانت ورزیده، خیانت کاران به شدت خیانت ورزیدهاند. | ۱۶ 16 |
מכנף הארץ זמרת שמענו צבי לצדיק ואמר רזי לי רזי לי אוי לי בגדים בגדו ובגד בוגדים בגדו |
ای ساکن زمین ترس و حفره و دام بر تو است. | ۱۷ 17 |
פחד ופחת ופח עליך יושב הארץ |
و واقع خواهد شد که هرکه از آواز ترس بگریزد به حفره خواهد افتاد وهرکه از میان حفره برآید گرفتار دام خواهد شدزیرا که روزنه های علیین باز شده و اساسهای زمین متزلزل میباشد. | ۱۸ 18 |
והיה הנס מקול הפחד יפל אל הפחת והעולה מתוך הפחת ילכד בפח כי ארבות ממרום נפתחו וירעשו מוסדי ארץ |
زمین بالکل منکسرشده. زمین تمام از هم پاشیده و زمین به شدت متحرک گشته است. | ۱۹ 19 |
רעה התרעעה הארץ פור התפוררה ארץ מוט התמוטטה ארץ |
زمین مثل مستان افتان وخیزان است و مثل سایه بان به چپ و راست متحرک و گناهش بر آن سنگین است. پس افتاده است که بار دیگر نخواهد برخاست. | ۲۰ 20 |
נוע תנוע ארץ כשכור והתנודדה כמלונה וכבד עליה פשעה ונפלה ולא תסיף קום |
و در آن روز واقع خواهد شد که خداوندگروه شریفان را بر مکان بلند ایشان و پادشاهان زمین را بر زمین سزا خواهد داد. | ۲۱ 21 |
והיה ביום ההוא יפקד יהוה על צבא המרום במרום ועל מלכי האדמה על האדמה |
و ایشان مثل اسیران در چاه جمع خواهند شد و درزندان بسته خواهند گردید و بعد از روزهای بسیار، ایشان طلبیده خواهند شد. | ۲۲ 22 |
ואספו אספה אסיר על בור וסגרו על מסגר ומרב ימים יפקדו |
و ماه خجل و آفتاب رسوا خواهد گشت زیرا که یهوه صبایوت در کوه صهیون و در اورشلیم و به حضور مشایخ خویش، با جلال سلطنت خواهدنمود. | ۲۳ 23 |
וחפרה הלבנה ובושה החמה כי מלך יהוה צבאות בהר ציון ובירושלם ונגד זקניו כבוד |