ויאמר אל תלמידיו אי אפשר שלא יבאו המכשלים אבל אוי לאיש אשר על ידו יבאו׃ | 1 |
و شاگردان خود را گفت: «لابد است ازوقوع لغزشها، لیکن وای بر آن کسیکه باعث آنها شود. | ۱ |
נוח לו שיתלה פלח רכב על צוארו וישלך אל הים מאשר יכשיל את אחד מהקטנים wאלה׃ | 2 |
او را بهتر میبود که سنگ آسیایی بر گردنش آویخته شود و در دریا افکنده شود از اینکه یکی از این کودکان را لغزش دهد. | ۲ |
השמרו לנפשותיכם אם יחטא לך אחיך הוכח לו ואם ינחם סלח לו׃ | 3 |
احتراز کنید و اگر برادرت به تو خطا ورزد او راتنبیه کن و اگر توبه کند او را ببخش. | ۳ |
ואם יחטא לך שבע פעמים ביום ושב אליך שבע פעמים ביום ואמר נחמתי וסלחת לו׃ | 4 |
و هرگاه درروزی هفت کرت به تو گناه کند و در روزی هفت مرتبه، برگشته به تو گوید توبه میکنم، او راببخش.» | ۴ |
ויאמרו השליחים אל האדון הוסף לנו אמונה׃ | 5 |
آنگاه رسولان به خداوند گفتند: «ایمان ما رازیاد کن.» | ۵ |
ויאמר האדון לו היתה לכם אמונה כגרגר החרדל אז תאמרו אל התות הזה העקר והנטע בתוך הים וישמע לכם׃ | 6 |
خداوند گفت: «اگر ایمان به قدر دانه خردلی میداشتید، به این درخت افراغ میگفتیدکه کنده شده در دریا نشانده شود اطاعت شمامی کرد. | ۶ |
מי הוא זה מכם ולו עבד חרש או רעה אשר בבאו מן השדה יאמר אליו מהר גשה הנה והסב׃ | 7 |
«اما کیست از شماکه غلامش به شخم کردن یا شبانی مشغول شود و وقتی که از صحرا آید به وی گوید، بزودی بیا و بنشین. | ۷ |
הלא יאמר אליו הכן לי ארוחת הערב וחגר מתניך ושרתני עד אם כליתי לאכל ולשתות ואחר תאכל ותשתה גם אתה׃ | 8 |
بلکه آیا بدونمی گوید چیزی درست کن تا شام بخورم و کمرخود را بسته مرا خدمت کن تا بخورم و بنوشم وبعد از آن تو بخور و بیاشام؟ | ۸ |
הגם יתן תודה לעבד על עשתו את אשר צוהו אמרתי לא יתן׃ | 9 |
آیا از آن غلام منت میکشد از آنکه حکمهای او را بهجا آورد؟ گمان ندارم. | ۹ |
ככה גם אתם אחרי עשותכם את כל אשר צויתם אמרו עבדים אין מועיל בם אנחנו כי רק את המטל עלינו לעשות עשינו׃ | 10 |
همچنین شما نیز چون به هر چیزی که مامور شدهاید عمل کردید، گویید که غلامان بیمنفعت هستیم زیرا که آنچه بر ما واجب بود بهجا آوردیم.» | ۱۰ |
ויהי בנסעו ירושלים והוא עבר בתוך שמרון והגליל׃ | 11 |
و هنگامی که سفر به سوی اورشلیم میکرداز میانه سامره و جلیل میرفت. | ۱۱ |
ויבא אל כפר אחד ויפגעהו עשרה אנשים מצרעים והם עמדים מרחוק׃ | 12 |
و چون به قریهای داخل میشد ناگاه ده شخص ابرص به استقبال او آمدند و از دور ایستاده، | ۱۲ |
וישאו את קולם לאמר ישוע מורה חננו׃ | 13 |
به آواز بلندگفتند: «ای عیسی خداوند بر ما ترحم فرما.» | ۱۳ |
וירא אותם ויאמר אליהם לכו והראו אל הכהנים ויהי בלכתם ויטהרו׃ | 14 |
اوبه ایشان نظر کرده گفت: «بروید و خود را به کاهن بنمایید.» ایشان چون میرفتند، طاهر گشتند. | ۱۴ |
ואחד מהם בראתו כי נרפא וישב וישבח את האלהים בקול גדול׃ | 15 |
و یکی از ایشان چون دید که شفا یافته است، برگشته به صدای بلند خدا را تمجید میکرد. | ۱۵ |
ויפל על פניו לרגליו ויודה לו והוא היה שמרוני׃ | 16 |
وپیش قدم او به روی درافتاده وی را شکر کرد. و اواز اهل سامره بود. | ۱۶ |
ויען ישוע ויאמר הלא העשרה טהרו והתשעה איה הם׃ | 17 |
عیسی ملتفت شده گفت «آیا ده نفر طاهر نشدند، پس آن نه کجا شدند؟ | ۱۷ |
האם לא נמצא אשר שב לתת כבוד לאלהים זולתי הנכרי הזה׃ | 18 |
آیا هیچکس یافت نمی شود که برگشته خدا راتمجید کند جز این غریب؟» | ۱۸ |
ויאמר אליו קום ולך אמונתך הושיעה לך׃ | 19 |
و بدو گفت: «برخاسته برو که ایمانت تو را نجات داده است.» | ۱۹ |
וישאלהו הפרושים מתי תבוא מלכות האלהים ויען אתם לאמר מלכות האלהים לא תבוא במראה עינים׃ | 20 |
و چون فریسیان از او پرسیدند که ملکوت خدا کی میآید، او در جواب ایشان گفت: «ملکوت خدا با مراقبت نمی آید. | ۲۰ |
ולא יאמרו הנה פה או הנה שם כי מלכות האלהים הנה בקרבכם היא׃ | 21 |
و نخواهندگفت که در فلان یا فلان جاست. زیرا اینک ملکوت خدا در میان شما است.» | ۲۱ |
ויאמר אל התלמידים ימים באים והתאויתם לראות יום אחד מימי בן האדם ולא תראו׃ | 22 |
و به شاگردان خود گفت: «ایامی میآید که آرزو خواهید داشت که روزی از روزهای پسر انسان را بینید ونخواهید دید. | ۲۲ |
ואם יאמרו אליכם הנה שם הנה פה אל תלכו ואל תרוצו אחריהם׃ | 23 |
و به شما خواهند گفت، اینک در فلان یا فلان جاست، مروید و تعاقب آن مکنید. | ۲۳ |
כי כברק אשר יברק מקצה השמים ויאיר עד קצה השמים כן יהיה בן האדם ביומו׃ | 24 |
زیرا چون برق که از یک جانب زیرآسمان لامع شده تا جانب دیگر زیر آسمان درخشان میشود، پسر انسان در یوم خودهمچنین خواهد بود. | ۲۴ |
אך בראשונה צריך הוא לסבל הרבה ולהמאס מן הדור הזה׃ | 25 |
لیکن اول لازم است که اوزحمات بسیار بیند و از این فرقه مطرود شود. | ۲۵ |
וכאשר היה נח כן יהיה בימי בן האדם׃ | 26 |
و چنانکه در ایام نوح واقع شد، همانطوردر زمان پسر انسان نیز خواهد بود، | ۲۶ |
אכלו ושתו נשאו נשים והשיאו נשים לאנשים עד היום אשר בא נח אל התבה ויבא המבול וישחת את כלם׃ | 27 |
که میخوردند و مینوشیدند و زن و شوهرمی گرفتند تا روزی که چون نوح داخل کشتی شد، طوفان آمده همه را هلاک ساخت. | ۲۷ |
וכאשר היה בימי לוט אכל ושתה קנה ומכר נטע ובנה׃ | 28 |
وهمچنانکه در ایام لوط شد که به خوردن وآشامیدن و خرید و فروش و زراعت و عمارت مشغول میبودند، | ۲۸ |
ויהי ביום אשר יצא לוט מסדום וימטר אש וגפרית מן השמים וישחת את כלם׃ | 29 |
تا روزی که چون لوط ازسدوم بیرون آمد، آتش و گوگرد از آسمان باریدو همه را هلاک ساخت. | ۲۹ |
ככה יהיה ביום אשר יגלה בן האדם׃ | 30 |
بر همین منوال خواهدبود در روزی که پسر انسان ظاهر شود. | ۳۰ |
ביום ההוא איש אשר יהיה על הגג וכליו בבית אל ירד לשאת אתם ואיש אשר בשדה אל ישב הביתה׃ | 31 |
در آن روز هرکه بر پشت بام باشد و اسباب او در خانه نزول نکند تا آنها را بردارد و کسیکه در صحراباشد همچنین برنگردد. | ۳۱ |
זכרו את אשת לוט׃ | 32 |
زن لوط را بیاد آورید. | ۳۲ |
המבקש למלט את נפשו יאבדנה ואשר יאבד אתה יהיה׃ | 33 |
هرکه خواهد جان خود را برهاند آن را هلاک خواهد کرد و هرکه آن را هلاک کند آن را زنده نگاه خواهد داشت. | ۳۳ |
אני אמר לכם בלילה ההוא שנים יהיו במטה אחת האחד יאסף והאחר יעזב׃ | 34 |
به شما میگویم در آن شب دو نفر بر یک تخت خواهند بود، یکی برداشته و دیگری واگذارده خواهد شد. | ۳۴ |
שתים תהיינה טחנות יחד האחת תאסף והאחרת תעזב׃ | 35 |
و دوزن که در یک جا دستاس کنند، یکی برداشته ودیگری واگذارده خواهد شد. | ۳۵ |
שנים יהיו בשדה ונאסף האחד והאחר יעזב׃ | 36 |
و دونفر که درمزرعه باشند، یکی برداشته و دیگری واگذارده خواهد شد.» | ۳۶ |
ויענו ויאמרו אליו איה זאת אדנינו ויאמר אליהם באשר הפגר שם יקבצו הנשרים׃ | 37 |
در جواب وی گفتند: «کجاای خداوند.» گفت: «در هر جایی که لاش باشد درآنجا کرکسان جمع خواهند شد.» | ۳۷ |