تَرْنِيمَةُ ٱلْمَصَاعِدِ إِلَى ٱلرَّبِّ فِي ضِيْقِي صَرَخْتُ فَٱسْتَجَابَ لِي. | ١ 1 |
سرود درجات نزد خداوند در تنگی خود فریادکردم و مرا اجابت فرمود. | ۱ |
يَارَبُّ، نَجِّ نَفْسِي مِنْ شِفَاهِ ٱلْكَذِبِ، مِنْ لِسَانِ غِشٍّ. | ٢ 2 |
ای خداوند جان مرا خلاصی ده از لب دروغ و از زبان حیله گر. | ۲ |
مَاذَا يُعْطِيكَ وَمَاذَا يَزِيدُ لَكَ لِسَانُ ٱلْغِشِّ؟ | ٣ 3 |
چه چیز به تو داده شود و چه چیز بر توافزوده گردد، ای زبان حیله گر؟ | ۳ |
سِهَامَ جَبَّارٍ مَسْنُونَةً مَعَ جَمْرِ ٱلرَّتَمِ. | ٤ 4 |
تیرهای تیزجباران با اخگرهای طاق! | ۴ |
وَيْلِي لِغُرْبَتِي فِي مَاشِكَ، لِسَكَنِي فِي خِيَامِ قِيدَارَ! | ٥ 5 |
وای بر من که در ماشک ماوا گزیدهام و در خیمه های قیدار ساکن شدهام. | ۵ |
طَالَ عَلَى نَفْسِي سَكَنُهَا مَعَ مُبْغِضِ ٱلسَّلَامِ. | ٦ 6 |
چه طویل شدسکونت جان من با کسیکه سلامتی را دشمن میدارد. | ۶ |
أَنَا سَلَامٌ، وَحِينَمَا أَتَكَلَّمُ فَهُمْ لِلْحَرْبِ. | ٧ 7 |
من از اهل سلامتی هستم، لیکن چون سخن میگویم، ایشان آماده جنگ میباشند. | ۷ |