فَأَجَابَ ٱلرَّبُّ أَيُّوبَ مِنَ ٱلْعَاصِفَةِ وَقَالَ: | ١ 1 |
و خداوند ایوب را از میان گردبادخطاب کرده، گفت: | ۱ |
«مَنْ هَذَا ٱلَّذِي يُظْلِمُ ٱلْقَضَاءَ بِكَلَامٍ بِلَا مَعْرِفَةٍ؟ | ٢ 2 |
«کیست که مشورت را از سخنان بیعلم تاریک میسازد؟ | ۲ |
اُشْدُدِ ٱلْآنَ حَقْوَيْكَ كَرَجُلٍ، فَإِنِّي أَسْأَلُكَ فَتُعَلِّمُنِي. | ٣ 3 |
الان کمر خود را مثل مرد ببند، زیرا که از توسوال مینمایم پس مرا اعلام نما. | ۳ |
أَيْنَ كُنْتَ حِينَ أَسَّسْتُ ٱلْأَرْضَ؟ أَخْبِرْ إِنْ كَانَ عِنْدَكَ فَهْمٌ. | ٤ 4 |
وقتی که زمین را بنیاد نهادم کجا بودی؟ بیان کن اگر فهم داری. | ۴ |
مَنْ وَضَعَ قِيَاسَهَا؟ لِأَنَّكَ تَعْلَمُ! أَوْ مَنْ مَدَّ عَلَيْهَا مِطْمَارًا؟ | ٥ 5 |
کیست که آن را پیمایش نمود؟ اگر میدانی! وکیست که ریسمانکار را بر آن کشید؟ | ۵ |
عَلَى أَيِّ شَيْءٍ قَرَّتْ قَوَاعِدُهَا؟ أَوْ مَنْ وَضَعَ حَجَرَ زَاوِيَتِهَا، | ٦ 6 |
پایه هایش بر چه چیز گذاشته شد؟ و کیست که سنگ زاویهاش را نهاد، | ۶ |
عِنْدَمَا تَرَنَّمَتْ كَوَاكِبُ ٱلصُّبْحِ مَعًا، وَهَتَفَ جَمِيعُ بَنِي ٱللهِ؟ | ٧ 7 |
هنگامی که ستارگان صبح باهم ترنم نمودند، و جمیع پسران خدا آوازشادمانی دادند؟ | ۷ |
«وَمَنْ حَجَزَ ٱلْبَحْرَ بِمَصَارِيعَ حِينَ ٱنْدَفَقَ فَخَرَجَ مِنَ ٱلرَّحِمِ. | ٨ 8 |
و کیست که دریا را به درهامسدود ساخت، وقتی که به در جست و از رحم بیرون آمد؟ | ۸ |
إِذْ جَعَلْتُ ٱلسَّحَابَ لِبَاسَهُ، وَٱلضَّبَابَ قِمَاطَهُ، | ٩ 9 |
وقتی که ابرها را لباس آن گردانیدم و تاریکی غلیظ را قنداقه آن ساختم. | ۹ |
وَجَزَمْتُ عَلَيْهِ حَدِّي، وَأَقَمْتُ لَهُ مَغَالِيقَ وَمَصَارِيعَ، | ١٠ 10 |
و حدی برای آن قرار دادم و پشت بندها و درها تعیین نمودم. | ۱۰ |
وَقُلْتُ: إِلَى هُنَا تَأْتِي وَلَا تَتَعَدَّى، وَهُنَا تُتْخَمُ كِبْرِيَاءُ لُجَجِكَ؟ | ١١ 11 |
و گفتم تا به اینجا بیا و تجاوز منما. و دراینجا امواج سرکش تو بازداشته شود. | ۱۱ |
«هَلْ فِي أَيَّامِكَ أَمَرْتَ ٱلصُّبْحَ؟ هَلْ عَرَّفْتَ ٱلْفَجْرَ مَوْضِعَهُ | ١٢ 12 |
«آیا تو از ابتدای عمر خود صبح را فرمان دادی، و فجر را به موضعش عارف گردانیدی؟ | ۱۲ |
لِيُمْسِكَ بِأَكْنَافِ ٱلْأَرْضِ، فَيُنْفَضَ ٱلْأَشْرَارُ مِنْهَا؟ | ١٣ 13 |
تا کرانه های زمین را فروگیرد و شریران از آن افشانده شوند. | ۱۳ |
تَتَحَوَّلُ كَطِينِ ٱلْخَاتِمِ، وَتَقِفُ كَأَنَّهَا لَابِسَةٌ. | ١٤ 14 |
مثل گل زیر خاتم مبدل میگردد. و همهچیز مثل لباس صورت میپذیرد. | ۱۴ |
وَيُمْنَعُ عَنِ ٱلْأَشْرَارِ نُورُهُمْ، وَتَنْكَسِرُ ٱلذِّرَاعُ ٱلْمُرْتَفِعَةُ. | ١٥ 15 |
و نور شریران از ایشان گرفته میشود، و بازوی بلند شکسته میگردد. | ۱۵ |
«هَلِ ٱنْتَهَيْتَ إِلَى يَنَابِيعِ ٱلْبَحْرِ، أَوْ فِي مَقْصُورَةِ ٱلْغَمْرِ تَمَشَّيْتَ؟ | ١٦ 16 |
آیا به چشمه های دریا داخل شده، یا به عمقهای لجه رفتهای؟ | ۱۶ |
هَلِ ٱنْكَشَفَتْ لَكَ أَبْوَابُ ٱلْمَوْتِ، أَوْ عَايَنْتَ أَبْوَابَ ظِلِّ ٱلْمَوْتِ؟ | ١٧ 17 |
آیا درهای موت برای تو باز شده است؟ یا درهای سایه موت را دیدهای؟ | ۱۷ |
هَلْ أَدْرَكْتَ عَرْضَ ٱلْأَرْضِ؟ أَخْبِرْ إِنْ عَرَفْتَهُ كُلَّهُ. | ١٨ 18 |
آیاپهنای زمین را ادراک کردهای؟ خبر بده اگر این همه را میدانی. | ۱۸ |
«أَيْنَ ٱلطَّرِيقُ إِلَى حَيْثُ يَسْكُنُ ٱلنُّورُ؟ وَٱلظُّلْمَةُ أَيْنَ مَقَامُهَا، | ١٩ 19 |
راه مسکن نور کدام است، ومکان ظلمت کجا میباشد، | ۱۹ |
حَتَّى تَأْخُذَهَا إِلَى تُخُومِهَا وَتَعْرِفَ سُبُلَ بَيْتِهَا؟ | ٢٠ 20 |
تا آن را به حدودش برسانی، و راههای خانه او را درک نمایی؟ | ۲۰ |
تَعْلَمُ، لِأَنَّكَ حِينَئِذٍ كُنْتَ قَدْ وُلِدْتَ، وَعَدَدُ أَيَّامِكَ كَثِيرٌ! | ٢١ 21 |
البته میدانی، چونکه در آنوقت مولودشدی، و عدد روزهایت بسیار است! | ۲۱ |
«أَدَخَلْتَ إِلَى خَزَائِنِ ٱلثَّلْجِ، أَمْ أَبْصَرْتَ مَخَازِنَ ٱلْبَرَدِ، | ٢٢ 22 |
«آیا به مخزن های برف داخل شده، و خزینه های تگرگ را مشاهده نمودهای، | ۲۲ |
ٱلَّتِي أَبْقَيْتَهَا لِوَقْتِ ٱلضَّرِّ، لِيَوْمِ ٱلْقِتَالِ وَٱلْحَرْبِ؟ | ٢٣ 23 |
که آنهارا به جهت وقت تنگی نگاه داشتم، به جهت روزمقاتله و جنگ؟ | ۲۳ |
فِي أَيِّ طَرِيقٍ يَتَوَزَّعُ ٱلنُّورُ، وَتَتَفَرَّقُ ٱلشَّرْقِيَّةُ عَلَى ٱلْأَرْضِ؟ | ٢٤ 24 |
به چه طریق روشنایی تقسیم میشود، و باد شرقی بر روی زمین منتشرمی گردد؟ | ۲۴ |
مَنْ فَرَّعَ قَنَوَاتٍ لِلْهَطْلِ، وَطَرِيقًا لِلصَّوَاعِقِ، | ٢٥ 25 |
کیست که رودخانهای برای سیل کند، یا طریقی به جهت صاعقهها ساخت. | ۲۵ |
لِيَمْطُرَ عَلَى أَرْضٍ حَيْثُ لَا إِنْسَانَ، عَلَى قَفْرٍ لَا أَحَدَ فِيهِ، | ٢٦ 26 |
تا برزمینی که کسی در آن نیست ببارد و بر بیابانی که در آن آدمی نباشد، | ۲۶ |
لِيُرْوِيَ ٱلْبَلْقَعَ وَٱلْخَلَاءَ وَيُنْبِتَ مَخْرَجَ ٱلْعُشْبِ؟ | ٢٧ 27 |
تا (زمین ) ویران و بایر راسیراب کند، و علفهای تازه را از آن برویاند؟ | ۲۷ |
«هَلْ لِلْمَطَرِ أَبٌ؟ وَمَنْ وَلَدَ مَآجِلَ ٱلطَّلِّ؟ | ٢٨ 28 |
آیا باران را پدری هست؟ یا کیست که قطرات شبنم را تولید نمود؟ | ۲۸ |
مِنْ بَطْنِ مَنْ خَرَجَ ٱلْجَمَدُ؟ صَقِيعُ ٱلسَّمَاءِ، مَنْ وَلَدَهُ؟ | ٢٩ 29 |
از رحم کیست که یخ بیرون آمد؟ و ژاله آسمان را کیست که تولیدنمود؟ | ۲۹ |
كَحَجَرٍ صَارَتِ ٱلْمِيَاهُ. ٱخْتَبَأَتْ. وَتَلَكَّدَ وَجْهُ ٱلْغَمْرِ. | ٣٠ 30 |
آبها مثل سنگ منجمد میشود، وسطح لجه یخ میبندد. | ۳۰ |
«هَلْ تَرْبِطُ أَنْتَ عُقْدَ ٱلثُّرَيَّا، أَوْ تَفُكُّ رُبُطَ ٱلْجَبَّارِ؟ | ٣١ 31 |
آیا عقد ثریا رامی بندی؟ یا بندهای جبار را میگشایی؟ | ۳۱ |
أَتُخْرِجُ ٱلْمَنَازِلَ فِي أَوْقَاتِهَا وَتَهْدِي ٱلنَّعْشَ مَعَ بَنَاتِهِ؟ | ٣٢ 32 |
آیابرجهای منطقه البروج را در موسم آنها بیرون میآوری؟ و دب اکبر را با بنات او رهبری مینمایی؟ | ۳۲ |
هَلْ عَرَفْتَ سُنَنَ ٱلسَّمَاوَاتِ، أَوْ جَعَلْتَ تَسَلُّطَهَا عَلَى ٱلْأَرْضِ؟ | ٣٣ 33 |
آیا قانون های آسمان را میدانی؟ یا آن را بر زمین مسلط میگردانی؟ | ۳۳ |
أَتَرْفَعُ صَوْتَكَ إِلَى ٱلسُّحُبِ فَيُغَطِّيَكَ فَيْضُ ٱلْمِيَاهِ؟ | ٣٤ 34 |
آیا آوازخود را به ابرها میرسانی تا سیل آبها تو رابپوشاند؟ | ۳۴ |
أَتُرْسِلُ ٱلْبُرُوقَ فَتَذْهَبَ وَتَقُولَ لَكَ: هَا نَحْنُ؟ | ٣٥ 35 |
آیا برقها را میفرستی تا روانه شوند، و به تو بگویند اینک حاضریم؟ | ۳۵ |
مَنْ وَضَعَ فِي ٱلطَّخَاءِ حِكْمَةً، أَوْ مَنْ أَظْهَرَ فِي ٱلشُّهُبِ فِطْنَةً؟ | ٣٦ 36 |
کیست که حکمت را در باطن نهاد یا فطانت را به دل بخشید؟ | ۳۶ |
مَنْ يُحْصِي ٱلْغُيُومَ بِٱلْحِكْمَةِ، وَمَنْ يَسْكُبُ أَزْقَاقَ ٱلسَّمَاوَاتِ، | ٣٧ 37 |
کیست که با حکمت، ابرها رابشمارد؟ و کیست که مشکهای آسمان را بریزد؟ | ۳۷ |
إِذْ يَنْسَبِكُ ٱلتُّرَابُ سَبْكًا وَيَتَلَاصَقُ ٱلْمَدَرُ؟ | ٣٨ 38 |
چون غبار گل شده، جمع میشود و کلوخها باهم میچسبند. | ۳۸ |
«أَتَصْطَادُ لِلَّبْوَةِ فَرِيسَةً، أَمْ تُشْبِعُ نَفْسَ ٱلْأَشْبَالِ، | ٣٩ 39 |
آیا شکار را برای شیر ماده صید میکنی؟ و اشتهای شیر ژیان را سیرمی نمایی؟ | ۳۹ |
حِينَ تَجْرَمِزُّ فِي عِرِّيسِهَا وَتَجْلِسُ فِي عِيصِهَا لِلْكُمُونِ؟ | ٤٠ 40 |
حینی که در ماوای خود خویشتن را جمع میکنند و در بیشه در کمین مینشینند؟ | ۴۰ |
مَنْ يُهَيِّئُ لِلْغُرَابِ صَيْدَهُ، إِذْ تَنْعَبُ فِرَاخُهُ إِلَى ٱللهِ، وَتَتَرَدَّدُ لِعَدَمِ ٱلْقُوتِ؟ | ٤١ 41 |
کیست که غذا را برای غراب آماده میسازد، چون بچه هایش نزد خدا فریاد برمی آورند، و بهسبب نبودن خوراک آواره میگردند؟ | ۴۱ |