کلام لموئیل پادشاه، پیغامی که مادرش به او تعلیم داد. | ۱ 1 |
דברי למואל מלך-- משא אשר-יסרתו אמו |
چه گویمای پسر من، چه گویمای پسر رحم من! و چه گویمای پسر نذرهای من! | ۲ 2 |
מה-ברי ומה-בר-בטני ומה בר-נדרי |
قوت خود را به زنان مده، و نه طریقهای خویش را به آنچه باعث هلاکت پادشاهان است. | ۳ 3 |
אל-תתן לנשים חילך ודרכיך למחות מלכין |
پادشاهان را نمی شایدای لموئیل، پادشاهان را نمی شاید که شراب بنوشند، و نه امیران را که مسکرات را بخواهند. | ۴ 4 |
אל למלכים למואל--אל למלכים שתו-יין ולרוזנים או (אי) שכר |
مبادا بنوشند و فرایض را فراموش کنند، وداوری جمیع ذلیلان را منحرف سازند. | ۵ 5 |
פן-ישתה וישכח מחקק וישנה דין כל-בני-עני |
مسکرات را به آنانی که مشرف به هلاکتندبده. و شراب را به تلخ جانان، | ۶ 6 |
תנו-שכר לאובד ויין למרי נפש |
تا بنوشند و فقر خود را فراموش کنند، ومشقت خویش را دیگر بیاد نیاورند. | ۷ 7 |
ישתה וישכח רישו ועמלו לא יזכר-עוד |
دهان خود را برای گنگان باز کن، و برای دادرسی جمیع بیچارگان. | ۸ 8 |
פתח-פיך לאלם אל-דין כל-בני חלוף |
دهان خود را باز کرده، به انصاف داوری نما، و فقیر و مسکین را دادرسی فرما. | ۹ 9 |
פתח-פיך שפט-צדק ודין עני ואביון |
زن صالحه را کیست که پیدا تواند کرد؟ قیمت او از لعلها گرانتر است. | ۱۰ 10 |
אשת-חיל מי ימצא ורחק מפנינים מכרה |
دل شوهرش بر او اعتماد دارد، و محتاج منفعت نخواهد بود. | ۱۱ 11 |
בטח בה לב בעלה ושלל לא יחסר |
برایش تمامی روزهای عمر خود، خوبی خواهد کرد و نه بدی. | ۱۲ 12 |
גמלתהו טוב ולא-רע-- כל ימי חייה |
پشم و کتان را میجوید. و بهدستهای خودبا رغبت کار میکند. | ۱۳ 13 |
דרשה צמר ופשתים ותעש בחפץ כפיה |
او مثل کشتیهای تجار است، که خوراک خود را از دور میآورد. | ۱۴ 14 |
היתה כאניות סוחר ממרחק תביא לחמה |
وقتی که هنوز شب است برمی خیزد، و به اهل خانهاش خوراک و به کنیزانش حصه ایشان را می دهد. | ۱۵ 15 |
ותקם בעוד לילה--ותתן טרף לביתה וחק לנערתיה |
درباره مزرعه فکر کرده، آن را میخرد، و ازکسب دستهای خود تاکستان غرس مینماید. | ۱۶ 16 |
זממה שדה ותקחהו מפרי כפיה נטע (נטעה) כרם |
کمر خود را با قوت میبندد، و بازوهای خویش را قوی میسازد. | ۱۷ 17 |
חגרה בעוז מתניה ותאמץ זרועתיה |
تجارت خود را میبیند که نیکو است، وچراغش در شب خاموش نمی شود. | ۱۸ 18 |
טעמה כי-טוב סחרה לא-יכבה בליל (בלילה) נרה |
دستهای خود را به دوک دراز میکند، وانگشتهایش چرخ را میگیرد. | ۱۹ 19 |
ידיה שלחה בכישור וכפיה תמכו פלך |
کفهای خود را برای فقیران مبسوطمی سازد، و دستهای خویش را برای مسکینان دراز مینماید. | ۲۰ 20 |
כפה פרשה לעני וידיה שלחה לאביון |
به جهت اهل خانهاش از برف نمی ترسد، زیرا که جمیع اهل خانه او به اطلس ملبس هستند. | ۲۱ 21 |
לא-תירא לביתה משלג כי כל-ביתה לבש שנים |
برای خود اسبابهای زینت میسازد. لباسش از کتان نازک و ارغوان میباشد. | ۲۲ 22 |
מרבדים עשתה-לה שש וארגמן לבושה |
شوهرش در دربارها معروف میباشد، و در میان مشایخ ولایت مینشیند. | ۲۳ 23 |
נודע בשערים בעלה בשבתו עם-זקני-ארץ |
جامه های کتان ساخته آنها را میفروشد، وکمربندها به تاجران میدهد. | ۲۴ 24 |
סדין עשתה ותמכר וחגור נתנה לכנעני |
قوت و عزت، لباس او است، و درباره وقت آینده میخندد. | ۲۵ 25 |
עז-והדר לבושה ותשחק ליום אחרון |
دهان خود را به حکمت میگشاید، و تعلیم محبتآمیز بر زبان وی است. | ۲۶ 26 |
פיה פתחה בחכמה ותורת חסד על-לשונה |
به رفتار اهل خانه خود متوجه میشود، وخوراک کاهلی نمی خورد. | ۲۷ 27 |
צופיה הילכות (הליכות) ביתה ולחם עצלות לא תאכל |
پسرانش برخاسته، او را خوشحال میگویند، و شوهرش نیز او را میستاید. | ۲۸ 28 |
קמו בניה ויאשרוה בעלה ויהללה |
دختران بسیار اعمال صالحه نمودند، اما توبر جمیع ایشان برتری داری. | ۲۹ 29 |
רבות בנות עשו חיל ואת עלית על-כלנה |
جمال، فریبنده و زیبایی، باطل است، اما زنی که از خداوند میترسد ممدوح خواهدشد. | ۳۰ 30 |
שקר החן והבל היפי אשה יראת-יהוה היא תתהלל |
وی را از ثمره دستهایش بدهید و اعمالش او را نزد دروازهها بستاید. | ۳۱ 31 |
תנו-לה מפרי ידיה ויהללוה בשערים מעשיה |