«چونکه زمانها از قادرمطلق مخفی نیست. پس چرا عارفان او ایام او راملاحظه نمی کنند؟ | ۱ 1 |
מדוע משדי לא נצפנו עתים וידעו לא חזו ימיו׃ |
بعضی هستند که حدود رامنتقل میسازند و گلهها را غصب نموده، میچرانند. | ۲ 2 |
גבלות ישיגו עדר גזלו וירעו׃ |
الاغهای یتیمان را میرانند و گاوبیوهزنان را به گرو میگیرند. | ۳ 3 |
חמור יתומים ינהגו יחבלו שור אלמנה׃ |
فقیران را از راه منحرف میسازند، و مسکینان زمین جمیع خویشتن را پنهان میکنند. | ۴ 4 |
יטו אביונים מדרך יחד חבאו עניי ארץ׃ |
اینک مثل خروحشی به جهت کار خود به بیابان بیرون رفته، خوراک خود را میجویند و صحرا به ایشان نان برای فرزندان ایشان میرساند. | ۵ 5 |
הן פראים במדבר יצאו בפעלם משחרי לטרף ערבה לו לחם לנערים׃ |
علوفه خود را درصحرا درو میکنند و تاکستان شریران راخوشه چینی مینمایند. | ۶ 6 |
בשדה בלילו יקצירו וכרם רשע ילקשו׃ |
برهنه و بیلباس شب رابهسر میبرند و در سرما پوششی ندارند. | ۷ 7 |
ערום ילינו מבלי לבוש ואין כסות בקרה׃ |
ازباران کوهها تر میشوند و از عدم پناهگاه، صخرهها را در بغل میگیرند | ۸ 8 |
מזרם הרים ירטבו ומבלי מחסה חבקו צור׃ |
و کسانی هستند که یتیم را از پستان میربایند و از فقیر گرو میگیرند. | ۹ 9 |
יגזלו משד יתום ועל עני יחבלו׃ |
پس ایشان بیلباس و برهنه راه میروند وبافهها را برمی دارند و گرسنه میمانند. | ۱۰ 10 |
ערום הלכו בלי לבוש ורעבים נשאו עמר׃ |
دردروازه های آنها روغن میگیرند و چرخشت آنهارا پایمال میکنند و تشنه میمانند. | ۱۱ 11 |
בין שורתם יצהירו יקבים דרכו ויצמאו׃ |
ازشهرآباد، نعره میزنند و جان مظلومان استغاثه میکند. اما خدا حماقت آنها را به نظر نمی آورد. | ۱۲ 12 |
מעיר מתים ינאקו ונפש חללים תשוע ואלוה לא ישים תפלה׃ |
«و دیگرانند که از نور متمردند و راه آن رانمی دانند. و در طریق هایش سلوک نمی نمایند. | ۱۳ 13 |
המה היו במרדי אור לא הכירו דרכיו ולא ישבו בנתיבתיו׃ |
قاتل در صبح برمی خیزد و فقیر و مسکین رامی کشد. و در شب مثل دزد میشود. | ۱۴ 14 |
לאור יקום רוצח יקטל עני ואביון ובלילה יהי כגנב׃ |
چشم زناکار نیز برای شام انتظار میکشد و میگوید که چشمی مرا نخواهد دید، و بر روی خود پرده میکشد. | ۱۵ 15 |
ועין נאף שמרה נשף לאמר לא תשורני עין וסתר פנים ישים׃ |
در تاریکی به خانهها نقب میزنند ودر روز، خویشتن را پنهان میکنند و روشنایی رانمی دانند، | ۱۶ 16 |
חתר בחשך בתים יומם חתמו למו לא ידעו אור׃ |
زیرا صبح برای جمیع ایشان مثل سایه موت است، چونکه ترسهای سایه موت رامی دانند. | ۱۷ 17 |
כי יחדו בקר למו צלמות כי יכיר בלהות צלמות׃ |
آنها بر روی آبها سبکاند و نصیب ایشان بر زمین ملعون است، و به راه تاکستان مراجعت نمی کنند. | ۱۸ 18 |
קל הוא על פני מים תקלל חלקתם בארץ לא יפנה דרך כרמים׃ |
چنانکه خشکی و گرمی آب برف را نابود میسازد، همچنین هاویه خطاکاران را. (Sheol h7585) | ۱۹ 19 |
ציה גם חם יגזלו מימי שלג שאול חטאו׃ (Sheol h7585) |
رحم (مادرش ) او را فراموش مینماید و کرم، او را نوش میکند. و دیگر مذکورنخواهد شد، و شرارت مثل درخت بریده خواهدشد. | ۲۰ 20 |
ישכחהו רחם מתקו רמה עוד לא יזכר ותשבר כעץ עולה׃ |
زن عاقر را که نمی زاید میبلعد و به زن بیوه احسان نمی نماید، | ۲۱ 21 |
רעה עקרה לא תלד ואלמנה לא ייטיב׃ |
و اما خدا جباران را به قوت خود محفوظ میدارد. برمی خیزند اگرچه امید زندگی ندارند، | ۲۲ 22 |
ומשך אבירים בכחו יקום ולא יאמין בחיין׃ |
ایشان را اطمینان میبخشد و بر آن تکیه مینمایند، اما چشمان اوبر راههای ایشان است. | ۲۳ 23 |
יתן לו לבטח וישען ועיניהו על דרכיהם׃ |
اندک زمانی بلندمی شوند، پس نیست میگردند و پست شده، مثل سایرین برده میشوند و مثل سر سنبلهها بریده میگردند، | ۲۴ 24 |
רומו מעט ואיננו והמכו ככל יקפצון וכראש שבלת ימלו׃ |
و اگر چنین نیست پس کیست که مراتکذیب نماید و کلام مرا ناچیز گرداند؟» | ۲۵ 25 |
ואם לא אפו מי יכזיבני וישם לאל מלתי׃ |