پس بترسیم مبادا با آنکه وعده دخول درآرامی وی باقی میباشد، ظاهر شود که احدی از شما قاصر شده باشد. | ۱ 1 |
حال، با اینکه وعدهٔ خدا برای ورود به آسایش او هنوز به قوت خود باقی است، باید از ترس بر خود بلرزیم، مبادا مشخص گردد که کسی از میان شما از دست یافتن به آن کوتاه آمده است. |
زیرا که به ما نیز به مثال ایشان بشارت داده شد، لکن کلامی که شنیدند بدیشان نفع نبخشید، از اینرو که باشنوندگان به ایمان متحد نشدند. | ۲ 2 |
زیرا همان خبر خوش – یعنی ورود به آسایش او – به ما نیز اعلان شده است، همانگونه که به ایشان اعلان شده بود، اما به ایشان هیچ سودی نرساند، چرا که در ایمان آنانی که اطاعت کردند، سهیم نشدند. |
زیرا ما که ایمان آوردیم، داخل آن آرامی میگردیم، چنانکه گفته است: «در خشم خود قسم خوردم که به آرامی من داخل نخواهند شد.» و حال آنکه اعمال او از آفرینش عالم به اتمام رسیده بود. | ۳ 3 |
فقط ما که ایمان داریم، میتوانیم وارد آن آسایش شویم، همانگونه که خدا فرموده است: «پس در خشم خود سوگند خوردم که به آسایش من هرگز راه نخواهند یافت.» با این حال، کارهای او از زمان آفرینش جهان، پایان یافته بود. |
ودر مقامی درباره روز هفتم گفت که «در روز هفتم خدا از جمیع اعمال خود آرامی گرفت.» | ۴ 4 |
زیرا در جایی در کتب مقدّس دربارۀ روز هفتم چنین آمده که: «خدا در هفتمین روز، از همۀ کار خود بیاسود.» |
و بازدر این مقام که «به آرامی من داخل نخواهند شد.» | ۵ 5 |
اما باز در آیات بالا میفرماید: «به آسایش من هرگز راه نخواهند یافت.» |
پس چون باقی است که بعضی داخل آن بشوند و آنانی که پیش بشارت یافتند، بهسبب نافرمانی داخل نشدند، | ۶ 6 |
بنابراین، مردم میتوانند به آسایش خدا راه بیابند، اما آنانی که قبلاً این خبر خوش را دریافت کرده بودند، به دلیل نااطاعتی وارد نشدند. |
باز روزی معین میفرماید چونکه به زبان داود بعد از مدت مدیدی «امروز» گفت، چنانکه پیش مذکور شدکه «امروز اگر آواز او را بشنوید، دل خود راسخت مسازید.» | ۷ 7 |
از این رو، خدا فرصت دیگری تعیین فرمود، و آن را «امروز» نامید. او این را مدتها بعد، از زبان داوود بیان کرده، فرمود: «امروز اگر صدای خدا را میشنوید، دل خود را سخت نکنید»، که این گفتار خدا در سطور بالا نیز نقل قول شده است. |
زیرا اگر یوشع ایشان را آرامی داده بود، بعد از آن دیگر را ذکر نمی کرد. | ۸ 8 |
زیرا اگر یوشع در زمان هدایت قوم اسرائیل به داخل سرزمین کنعان، موفق شده بود که این آسایش را به ایشان بدهد، دیگر لازم نمیشد خدا مدتها بعد، دربارۀ روز دیگری برای اِعطای آسایش سخن بگوید. |
پس برای قوم خدا آرامی سبت باقی میماند. | ۹ 9 |
پس برای قوم خدا آسایشِ روز شبّات باقی میمانَد. از این امر پی میبریم که فرصتی برای استراحت و آرامش کامل، در محلی انتظار قوم خدا یعنی ما را میکشد. |
زیراهرکه داخل آرامی او شد، او نیز از اعمال خودبیارامید، چنانکه خدا از اعمال خویش. | ۱۰ 10 |
زیرا همۀ آنان که وارد آسایش خدا شدهاند، ایشان نیز از زحمات خود آسودند، همانگونه که خدا پس از اتمام کار آفرینش، بیاسود. |
پس جد و جهد بکنیم تا به آن آرامی داخل شویم، مبادا کسی در آن نافرمانی عبرت آمیز بیفتد. | ۱۱ 11 |
پس ما نیز نهایت تلاش و کوشش خود را بکنیم تا وارد آن آسایش خدا گردیم، مبادا مانند بنیاسرائیل، در اثر نافرمانی از ورود به آن محروم شویم. |
زیرا کلام خدا زنده و مقتدر و برنده تر است ازهر شمشیر دودم و فرورونده تا جدا کند نفس وروح و مفاصل و مغز را و ممیز افکار و نیتهای قلب است، | ۱۲ 12 |
زیرا کلام خدا زنده و قدرتمند و بُرّندهتر است از هر شمشیرِ دولبه و تیز، و چنان نافذ که حتی جان و روح، و مفاصل و مغز استخوان را از هم جدا میکند، و افکار و نیّتهای اعماق دل انسان را آشکار میسازد. |
و هیچ خلقت از نظر او مخفی نیست بلکه همهچیز در چشمان او که کار ما باوی است، برهنه و منکشف میباشد. | ۱۳ 13 |
هر کجا که باشیم، خدا تکتک ما را میشناسد؛ چشمان تیزبین خدای زنده، همهٔ ما را چنانکه هستیم میبیند. چیزی وجود ندارد که از نظر خدا پنهان بماند، و به اوست که باید سرانجام حساب پس بدهیم. |
پس چون رئیس کهنه عظیمی داریم که ازآسمانها درگذشته است یعنی عیسی، پسر خدا، اعتراف خود را محکم بداریم. | ۱۴ 14 |
پس حال که کاهن اعظمی داریم که از آسمانها عبور کرده، یعنی عیسی، پسر خدا، بیایید ایمانی را که اعتراف میکنیم، محکم نگاه داریم. |
زیرا رئیس کهنهای نداریم که نتواند همدرد ضعفهای مابشود، بلکه آزموده شده در هر چیز به مثال مابدون گناه. | ۱۵ 15 |
این کاهن اعظم از ضعفهای ما بیخبر نیست، زیرا او خود در همین امور وسوسه شد، اما هرگز به زانو در نیامد و گناه نکرد. |
پس با دلیری نزدیک به تخت فیض بیاییم تا رحمت بیابیم و فیضی را حاصل کنیم که در وقت ضرورت (ما را) اعانت کند. | ۱۶ 16 |
پس بیایید با اطمینان به حضور تخت پر فیض خدا برویم تا او رحمت خود را شامل حال ما سازد و به لطف خود، ما را به هنگام نیاز یاری فرماید. |