و حنا دعا نموده، گفت: «دل من در خداوند وجد مینماید. و شاخ من در نزد خداوند برافراشته شده. و دهانم بر دشمنانم وسیع گردیده است. زیرا که در نجات تو شادمان هستم. | ۱ 1 |
ותתפלל חנה ותאמר עלץ לבי ביהוה רמה קרני ביהוה רחב פי על אויבי כי שמחתי בישועתך |
مثل یهوه قدوسی نیست. زیرا غیر از تو کسی نیست. و مثل خدای ما صخرهای نیست. | ۲ 2 |
אין קדוש כיהוה כי אין בלתך ואין צור כאלהינו |
سخنان تکبرآمیز دیگر مگویید. و غرور از دهان شما صادر نشود. زیرا یهوه خدای علام است. وبه او اعمال، سنجیده میشود. | ۳ 3 |
אל תרבו תדברו גבהה גבהה יצא עתק מפיכם כי אל דעות יהוה ולא (ולו) נתכנו עללות |
کمان جباران را شکسته است. و آنانی که میلغزیدند، کمر آنها به قوت بسته شد. | ۴ 4 |
קשת גברים חתים ונכשלים אזרו חיל |
سیرشدگان، خویشتن را برای نان اجیر ساختند. و کسانی که گرسنه بودند، استراحت یافتند. بلکه زن نازا هفت فرزند زاییده است. و آنکه اولادبسیار داشت، زبون گردیده. | ۵ 5 |
שבעים בלחם נשכרו ורעבים חדלו עד עקרה ילדה שבעה ורבת בנים אמללה |
خداوند میمیراند و زنده میکند؛ به قبر فرودمی آورد و برمی خیزاند. (Sheol h7585) | ۶ 6 |
יהוה ממית ומחיה מוריד שאול ויעל (Sheol h7585) |
خداوند فقیر میسازد و غنی میگرداند؛ پست میکند و بلند میسازد. | ۷ 7 |
יהוה מוריש ומעשיר משפיל אף מרומם |
فقیر را از خاک برمی افرازد. و مسکین را از مزبله برمی دارد تا ایشان را با امیران بنشاند. و ایشان راوارث کرسی جلال گرداند. زیرا که ستونهای زمین از آن خداوند است. و ربع مسکون را بر آنهااستوار نموده است. | ۸ 8 |
מקים מעפר דל מאשפת ירים אביון להושיב עם נדיבים וכסא כבוד ינחלם כי ליהוה מצקי ארץ וישת עליהם תבל |
پایهای مقدسین خود را محفوظ میدارد. اماشریران در ظلمت خاموش خواهند شد، زیرا که انسان به قوت خود غالب نخواهد آمد. | ۹ 9 |
רגלי חסידו ישמר ורשעים בחשך ידמו כי לא בכח יגבר איש |
آنانی که با خداوند مخاصمه کنند، شکسته خواهند شد. او بر ایشان از آسمان صاعقه خواهدفرستاد. خداوند، اقصای زمین را داوری خواهدنمود، و به پادشاه خود قوت خواهد بخشید. وشاخ مسیح خود را بلند خواهد گردانید.» | ۱۰ 10 |
יהוה יחתו מריבו עלו בשמים ירעם--יהוה ידין אפסי ארץ ויתן עז למלכו וירם קרן משיחו |
پس القانه به خانه خود به راما رفت و آن پسر به حضور عیلی کاهن، خداوند را خدمت مینمود. | ۱۱ 11 |
וילך אלקנה הרמתה על ביתו והנער היה משרת את יהוה את פני עלי הכהן |
و پسران عیلی از بنی بلیعال بودند وخداوند را نشناختند. | ۱۲ 12 |
ובני עלי בני בליעל לא ידעו את יהוה |
و عادت کاهنان با قوم این بود که چون کسی قربانی میگذرانید هنگامی که گوشت پخته میشد، خادم کاهن با چنگال سه دندانه در دست خود میآمد | ۱۳ 13 |
ומשפט הכהנים את העם--כל איש זבח זבח ובא נער הכהן כבשל הבשר והמזלג שלש השנים בידו |
و آن را به تاوه یامرجل یا دیگ یا پاتیل فرو برده، هرچه چنگال برمی آورد کاهن آن را برای خود میگرفت، وهمچنین با تمامی اسرائیل که در آنجا به شیلوه میآمدند، رفتار مینمودند. | ۱۴ 14 |
והכה בכיור או בדוד או בקלחת או בפרור--כל אשר יעלה המזלג יקח הכהן בו ככה יעשו לכל ישראל הבאים שם בשלה |
و نیز قبل ازسوزانیدن پیه، خادم کاهن آمده، به کسیکه قربانی میگذرانید، میگفت: «گوشت به جهت کباب برای کاهن بده، زیرا گوشت پخته از تونمی گیرد بلکه خام.» | ۱۵ 15 |
גם בטרם יקטרון את החלב ובא נער הכהן ואמר לאיש הזבח תנה בשר לצלות לכהן ולא יקח ממך בשר מבשל כי אם חי |
و آن مرد به وی میگفت: «پیه را اول بسوزانند و بعد هرچه دلت میخواهدبرای خود بگیر.» او میگفت: «نی، بلکه الان بده، والا به زور میگیرم.» | ۱۶ 16 |
ויאמר אליו האיש קטר יקטירון כיום החלב וקח לך כאשר תאוה נפשך ואמר לו (לא) כי עתה תתן--ואם לא לקחתי בחזקה |
پس گناهان آن جوانان به حضور خداوند بسیار عظیم بود، زیرا که مردمان هدایای خداوند را مکروه میداشتند. | ۱۷ 17 |
ותהי חטאת הנערים גדולה מאד את פני יהוה כי נאצו האנשים את מנחת יהוה |
و اما سموئیل به حضور خداوند خدمت می کرد، و او پسر کوچک بود و بر کمرش ایفودکتان بسته بود. | ۱۸ 18 |
ושמואל משרת את פני יהוה נער חגור אפוד בד |
و مادرش برای وی جبه کوچک میساخت، و آن را سال به سال همراه خودمی آورد، هنگامی که با شوهر خود برمی آمد تاقربانی سالیانه را بگذرانند. | ۱۹ 19 |
ומעיל קטן תעשה לו אמו והעלתה לו מימים ימימה--בעלותה את אישה לזבח את זבח הימים |
و عیلی القانه وزنش را برکت داده، گفت: «خداوند تو را از این زن به عوض عاریتی که به خداوند دادهای، اولادبدهد.» پس به مکان خود رفتند. | ۲۰ 20 |
וברך עלי את אלקנה ואת אשתו ואמר ישם יהוה לך זרע מן האשה הזאת תחת השאלה אשר שאל ליהוה והלכו למקומו |
و خداوند از حنا تفقد نمود و او حامله شده، سه پسر و دو دختر زایید، و آن پسر، سموئیل به حضور خداوند نمو میکرد. | ۲۱ 21 |
כי פקד יהוה את חנה ותהר ותלד שלשה בנים ושתי בנות ויגדל הנער שמואל עם יהוה |
و عیلی بسیار سالخورده شده بود، و هرچه پسرانش با تمامی اسرائیل عمل مینمودند، میشنید، و اینکه چگونه با زنانی که نزد در خیمه اجتماع خدمت میکردند، میخوابیدند. | ۲۲ 22 |
ועלי זקן מאד ושמע את כל אשר יעשון בניו לכל ישראל ואת אשר ישכבון את הנשים הצבאות פתח אהל מועד |
پس به ایشان گفت: «چرا چنین کارها میکنید زیرا که اعمال بد شما را از تمامی این قوم میشنوم. | ۲۳ 23 |
ויאמר להם למה תעשון כדברים האלה אשר אנכי שמע את דבריכם רעים מאת כל העם אלה |
چنین مکنیدای پسرانم زیرا خبری که میشنوم خوب نیست، شما باعث عصیان قوم خداوند میباشید. | ۲۴ 24 |
אל בני כי לוא טובה השמעה אשר אנכי שמע מעברים עם יהוה |
اگر شخصی بر شخصی گناه ورزد خدا او را داوری خواهد کرد اما اگرشخصی بر خداوند گناه ورزد، کیست که برای وی شفاعت نماید؟» اما ایشان سخن پدر خود رانشنیدند، زیرا خداوند خواست که ایشان راهلاک سازد. | ۲۵ 25 |
אם יחטא איש לאיש ופללו אלהים ואם ליהוה יחטא איש מי יתפלל לו ולא ישמעו לקול אביהם כי חפץ יהוה להמיתם |
و آن پسر، سموئیل، نمو مییافت و هم نزدخداوند و هم نزد مردمان پسندیده میشد. | ۲۶ 26 |
והנער שמואל הלך וגדל וטוב גם עם יהוה וגם עם אנשים |
و مرد خدایی نزد عیلی آمده، به وی گفت: «خداوند چنین میگوید: آیا خود را بر خاندان پدرت هنگامی که ایشان در مصر در خانه فرعون بودند، ظاهر نساختم؟ | ۲۷ 27 |
ויבא איש אלהים אל עלי ויאמר אליו כה אמר יהוה הנגלה נגליתי אל בית אביך בהיותם במצרים לבית פרעה |
و آیا او را از جمیع اسباط اسرائیل برنگزیدم تا کاهن من بوده، نزدمذبح من بیاید. و بخور بسوزاند و به حضور من ایفود بپوشد، وآیا جمیع هدایای آتشین بنیاسرائیل را به خاندان پدرت نبخشیدم؟ | ۲۸ 28 |
ובחר אתו מכל שבטי ישראל לי לכהן לעלות על מזבחי להקטיר קטרת לשאת אפוד לפני ואתנה לבית אביך את כל אשי בני ישראל |
پس چرا قربانیها و هدایای مرا که در مسکن خود امر فرمودم، پایمال میکنید و پسران خود رازیاده از من محترم میداری، تا خویشتن را ازنیکوترین جمیع هدایای قوم من، اسرائیل فربه سازی. | ۲۹ 29 |
למה תבעטו בזבחי ובמנחתי אשר צויתי מעון ותכבד את בניך ממני להבריאכם מראשית כל מנחת ישראל לעמי |
بنابراین یهوه، خدای اسرائیل میگوید: البته گفتم که خاندان تو و خاندان پدرت به حضور من تا به ابد سلوک خواهند نمود، لیکن الان خداوند میگوید: حاشا از من! زیرا آنانی که مرا تکریم نمایند، تکریم خواهم نمود و کسانی که مرا حقیر شمارند، خوار خواهند شد. | ۳۰ 30 |
לכן נאם יהוה אלהי ישראל אמור אמרתי ביתך ובית אביך יתהלכו לפני עד עולם ועתה נאם יהוה חלילה לי כי מכבדי אכבד ובזי יקלו |
اینک ایامی میآید که بازوی تو را و بازوی خاندان پدرتو را قطع خواهم نمود که مردی پیر در خانه تویافت نشود. | ۳۱ 31 |
הנה ימים באים וגדעתי את זרעך ואת זרע בית אביך--מהיות זקן בביתך |
و تنگی مسکن مرا خواهی دید، در هر احسانی که به اسرائیل خواهد شد، و مردی پیر در خانه تو ابد نخواهد بود. | ۳۲ 32 |
והבטת צר מעון בכל אשר ייטיב את ישראל ולא יהיה זקן בביתך כל הימים |
و شخصی رااز کسان تو که از مذبح خود قطع نمی نمایم برای کاهیدن چشم تو و رنجانیدن دلت خواهد بود، وجمیع ذریت خانه تو در جوانی خواهند مرد. | ۳۳ 33 |
ואיש לא אכרית לך מעם מזבחי לכלות את עיניך ולאדיב את נפשך וכל מרבית ביתך ימותו אנשים |
واین برای تو علامت باشد که بر دو پسرت حفنی وفینحاس واقع میشود که هر دوی ایشان در یک روز خواهند مرد. | ۳۴ 34 |
וזה לך האות אשר יבא אל שני בניך--אל חפני ופינחס ביום אחד ימותו שניהם |
و کاهن امینی به جهت خودبرپا خواهم داشت که موافق دل و جان من رفتارخواهد نمود، و برای او خانه مستحکمی بنا خواهم کرد، و به حضور مسیح من پیوسته سلوک خواهد نمود. | ۳۵ 35 |
והקימתי לי כהן נאמן כאשר בלבבי ובנפשי יעשה ובניתי לו בית נאמן והתהלך לפני משיחי כל הימים |
و واقع خواهد شد که هرکه درخانه تو باقی ماند، آمده، نزد او به جهت پارهای نقره و قرص نانی تعظیم خواهد نمود و خواهدگفت: تمنا اینکه مرا به یکی از وظایف کهانت بگذار تا لقمهای نان بخورم.» | ۳۶ 36 |
והיה כל הנותר בביתך יבוא להשתחות לו לאגורת כסף וככר לחם ואמר ספחני נא אל אחת הכהנות--לאכל פת לחם |